تفکیک در مغز
اکنون محققان ممکن است درک بهتری از این که چگونه مغز باعث ایجاد حس گیج کننده و مختل کننده بیرون از بدن فرد می شود، به دست آورده باشند. بیشتر اوقات، ذهن و بدن به صورت یکپارچه به عنوان یک موجود واحد عمل می کنند. با این حال، گاهی اوقات، یک فرد ممکن است احساس نگران کننده ای از انفصال را تجربه کند، که در طی آن احساس می کند که در جایی خارج از بدن خود است که به داخل نگاه می کند. به گفته دکتر کارل دیسروت، که استاد مهندسی زیستی، روانپزشکی و علوم رفتاری در دانشگاه استنفورد در کالیفرنیا است، تقریباً از هر 4 نفری که تروما را تجربه می کنند، 3 نفر این پدیده را در طی یا مدتی بعد از آن گزارش می دهند. همچنین، حدود 2 تا 10 درصد از جمعیت عمومی در مقطعی از زندگی خود آن را تجربه می کنند. اخیراً، دکتر دیسروت و همکارانش مطالعهای را انجام دادند که به آنها اجازه داد برای اولین بار مکانیسم مغزی را که باعث جدایی میشود شناسایی کنند. احساس گسستگی با شلیک همزمان سلولهای عصبی در قشر خلفی میانی مغز با سرعت خاصی آغاز میشود. جدایی می تواند هم دردسرساز و هم مخل باشد و ممکن است مزمن شود. دکتر دیسروت میگوید، به منظور توسعه درمانها و درک زیستشناسی، نیاز به دانستن بیشتر داشتیم. اکنون، او می افزاید، این مطالعه مدارهای مغزی را شناسایی کرده است که در یک تجربه ذهنی کاملاً تعریف شده نقش دارند. فراتر از پیامدهای پزشکی بالقوهاش، به این سؤال میرسد که، خود چیست. این سؤال بزرگی در حقوق و ادبیات است و حتی برای دروننگری خود ما نیز مهم است. این مطالعه همچنین شالوده مولکولی زیربنایی مکانیسمی را که باعث جدایی میشود، توصیف میکند.
نقش مغز
دکتر دیسروت تفکیک را به صورت استعاری توصیف میکند، این تصور که از بیرون به کابین خلبان هواپیما نگاه میکنید که بدن یا ذهن شماست و چیزی که میبینید فقط خودتان را در نظر نمیگیرید. در واقع، این مطالعه تا حدی مبتنی بر مشاهدات شخصی است که تجربه را اینگونه توصیف میکند که بیرون از صندلی خلبان، به گیجها نگاه میکند، اما کنترل نمیکند. نویسندگان مطالعه با این فرد به عنوان بخشی از برنامه جامع صرع استانفورد کار می کردند. او در طول اوراهای پیش تشنج، که به دوره زمانی مستقیماً قبل از تشنج اشاره دارد، تجزیه را تجربه کرد. محققان سیگنال های الکتریکی را از قشر مغز فرد در تلاش برای شناسایی فعالیت مغزی که باعث تشنج او می شود، ثبت کردند. آنها متوجه الگوی خاصی از فعالیت الکتریکی شدند که با هاله منطبق بود. در قشر خلفی داخلی رخ می دهد. محققان ریتم خاصی را مشاهده کردند که توسط سیگنال های عصبی به طور همزمان ایجاد می شود. سیگنال در 3 هرتز یا سه بار در ثانیه پالس می شود. آنها متعاقباً دریافتند که اگر عمداً این ناحیه از مغز را به صورت الکتریکی تحریک کنند، فرد یک هاله جدایی را تجربه می کند اما تشنج بعدی را تجربه نمی کند.
تایید در موش
تحقیقات قبلی نشان میدهد که موشها با تغییر در رفتارشان، گسستگی را تجربه میکنند. به عنوان مثال، اگر موشی که روی سطحی گرم و ناراحت کننده قرار دارد، به سادگی پای خود را بدون لیسیدن برای تسکین آن بلند کند، همانطور که انتظار می رود، احتمالاً دچار گسستگی می شود. دانشمندان می توانند با استفاده از داروی کتامین این حالت را القا کنند. در مطالعه اخیر، محققان تلاش کردند تا با استفاده از نور برای تحریک نورونهای عصبی موجود در جوندگان معادل قشر خلفی میانی انسان، در موشها جدایی ایجاد کنند. هنگامی که آنها تحریک را با همان سرعت 3 هرتزی که در مغز انسان مشاهده کردند، اعمال کردند، بدون حضور کتامین، رفتار تجزیهای را مشاهده کردند. تحقیقات بیشتر منجر به این شد که یک نوع پروتئین خاص به نام کانال یونی برای تولید پالس 3 هرتز ضروری است.
منبع : Medicalnewstoday.com
ترجمه : تحریریه ماهان مدیکال