افسردگی وجودی
نویسنده
1401/10/04 08:00:01
0 نظر
گروه : مقالات علمی,گروه : مغز و اعصاب,گروه : سلامت عمومی,گروه : روانشناسی,
فرد مبتلا به افسردگی وجودی ممکن است احساس ناامیدی مداوم و تلاش برای یافتن معنای زندگی را تجربه کند. این علائم می تواند زندگی فرد را مختل کند و احساس انزوا کند. افراد مبتلا به افسردگی اگزیستانسیال ممکن است نتوانند از نشخوار فکری در مورد سوالات بی پاسخ دست بکشند و آنها را در حالت ناامیدی دائمی قرار دهند. کارشناسان تا حد زیادی این نوع افسردگی را با افراد با استعداد مرتبط می دانند. با این حال، اگرچه محققان افسردگی وجودی را بررسی کردهاند، اما این یک تشخیص رسمی در کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم نیست. در عوض، پزشک ممکن است فردی را که این علائم را تجربه میکند، با اختلال افسردگی اساسی تشخیص دهد. این مقاله با جزئیات بیشتری به افسردگی وجودی میپردازد، از جمله اینکه چگونه میتواند بر افراد با استعداد تأثیر بگذارد، چگونه با ترس وجودی مقایسه میشود و چگونه میتوان با آن کنار آمد.
افسردگی وجودی چیست؟
یک فرد مبتلا به افسردگی وجودی ممکن است به دلایل زیادی احساس افسردگی کند و علائم آن می تواند مشابه علائم سایر انواع افسردگی باشد. با این حال، از آنجایی که افسردگی وجودی یک تشخیص بالینی شناخته شده نیست، پزشک احتمالاً فرد مبتلا به را تشخیص می دهد. همه انواع افسردگی دارای محرک هایی هستند که بررسی بیشتر می تواند آنها را آشکار کند. افسردگی وجودی ممکن است زمانی ایجاد شود که فرد مکرراً به زندگی فکر می کند و در مورد چیزهایی فکر می کند که باعث ایجاد حس عمیق ناامیدی یا ناراحتی می شود. هنگامی که شخصی به سؤالاتی درباره زندگی و هستی فکر می کند که پاسخی ندارند، مانند معنای زندگی چیست، چرا مردم رنج می برند، یا بعد از مرگ چه اتفاقی می افتد - ممکن است در یافتن معنی مشکل داشته باشند. جستوجوی دلیل در بیعدالتی، درد و ناراحتی، جایی که هیچ کدام در پیش نیست، میتواند منجر به بحران وجودی شود. سوالات وجودی بر چهار موضوع اصلی تمرکز دارند:
- مرگ: ممکن است فرد به اجتناب ناپذیری مرگ و آنچه پس از مرگ می آید توجه کند.
- بی معنی بودن: ممکن است یک نفر تعجب کند که هدف زندگی چیست.
- انزوا: احساس انزوا ممکن است ناشی از عدم ارتباط با دیگران و از هم گسیختگی روابط مهم باشد.
- آزادی: فرد ممکن است در مورد تعداد زیادی از انتخاب ها و پیامدهای زندگی فکر کند.
افسردگی وجودی همچنین ممکن است شامل فردی باشد که بر روی سوالاتی مانند، چرا من، تمرکز می کند. آنها ممکن است پس از تجربه یک تروما، یک بیماری جدی یا سایر رویدادهای تغییر دهنده زندگی، وجود خود را زیر سوال ببرند. اگر شخصی نتواند به موقع بپذیرد که برخی از این سؤالات غیرقابل پاسخ هستند، ممکن است با احساس ناامیدی مداوم مواجه شود. ناتوانی در توقف نشخوار فکری در مورد سوالات یکسان می تواند منجر به تجربه افسردگی مداوم وجودی در فرد شود. افسردگی وجودی ممکن است شامل چیزی باشد که روانشناس کازیمیرز دابروسکی آن را فروپاشی خود نامیده است. این می تواند بعد از:
- از دست دادن ارتباط با اهداف و ارزش های زندگی که قبلاً مهم بودند
- احساس گناه و دلبستگی به انتخاب ها و اشتباهات گذشته
- احساس انزوا و درماندگی
- از دست دادن علاقه به فعالیت هایی که قبلاً از آنها لذت می بردید
- جدا شدن از عزیزان و تجربه شکست روابط
- از دست دادن حس خود
- افسردگی وجودی در افراد با استعداد
همچنین دریافته است که بزرگسالان با استعداد فکری ممکن است کمبود رضایت و رفاه ذهنی بدتری را تجربه کنند. در نتیجه، ممکن است احتمال بیشتری برای تجربه افسردگی وجودی داشته باشند. تحقیقات نشان میدهد که اختلالات افسردگی و به طور کلی شرایط سلامت روان ممکن است در بین کودکان با استعداد شایعتر باشد. اینها دانش آموزانی هستند که نمرات تحصیلی بالاتری نسبت به همتایان خود کسب می کنند. در دهه 1970، دابروفسکی نظریه پیچیده رشد شخصیتی به نام فروپاشی مثبت را توسعه داد. بر اساس این نظریه، برخی از افراد بهتر از دیگران می توانند رویدادهای آسیب زا را مدیریت کرده و در مورد آنها تأمل کنند. او پیشنهاد میکند که این افراد میتوانند از طریق پنج سطح رشد شخصیتی پیشرفت کرده و رشد کنند و در نهایت به یک هویت واقعی و احساس از خود برسند. دابروسکی پیشنهاد میکند که افرادی که میتوانند تجربیات دشوار را به طور معناداری به بهبود تبدیل کنند، تحریک پذیری بیش از حد دارند، به این معنی که به نوعی استعداد دارند. این افراد ممکن است تخیل یا عقل فوق العاده قدرتمندی داشته باشند و واکنش شدیدی به حواس داشته باشند. همچنین ممکن است نسبت به سایر افراد همدل تر و احساساتی تر و همچنین پرانرژی تر باشند. بر اساس نظریه فروپاشی مثبت و همچنین سایر تحقیقات، فرد نباید افسردگی وجودی را تنها با پیامدهای منفی آن توصیف کند. افسردگی وجودی ممکن است به فرد در درک ارزش ها و هویت خود کمک کند.
ترس وجودی در مقابل افسردگی وجودی
ترس وجودی و افسردگی وجودی ارتباط نزدیکی با هم دارند. با این حال، اگرچه بیشتر مردم در مقطعی از زندگی خود ترس وجودی را تجربه می کنند، اما همه افراد افسردگی وجودی را تجربه نمی کنند.
منبع : Medicalnewstoday.com
ترجمه : تحریریه ماهان مدیکال
سایر مقالات گروه - مقالات علمی,سایر مقالات گروه - مغز و اعصاب,سایر مقالات گروه - سلامت عمومی,سایر مقالات گروه - روانشناسی,ارسال یک نظر
مطالب گوناگون
فواید لوبیا چشم بلبلی
1401/05/24 20:00:01
0
فروش سهام ارتوپدي بيمارستان عرفان نيايش تهران
1390/11/13 01:05:00
0
آزمایش گاز خون چیست؟
1401/12/11 08:00:02
0
درد پاشنه چیست؟
1402/01/16 08:00:01
0